جمعه 18 آذرماه روز مهمی در عرصه بینالملل برای کشورمان بود. در این روز در پایان نشست سران عربستان و چین بیانیه مشترکی صادر شد که در آن بر لزوم تقویت همکاریهای مشترک پکن و ریاض برای تضمین صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران تأکید شده است. دو طرف همچنین از ایران خواستند با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند و به معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای پایبند باشد. آنها در بخش دیگری از بیانیه خود بر اهمیت احترام ایران به اصول حسن همجواری و عدم دخالت این کشور در امور داخلی کشورها تاکید کردند.
همچنین سران کشورهای حاشیه خلیجفارس و چین در بیانیه اجلاس پایانی مشترک خود خواستار حل مسالمتآمیز موضوع جزایر سهگانه بین ایران و امارات شدند.
امضای دو بیانیه چین علیه ایران در قبال 40 قرارداد تجاری بین ریاض و پکن باعث اعتراض جدی مقامات ایران شده است. در این که چین در اقدامی نادرست حق حاکمیت ملی ایران بر جزایر سهگانه را نادیده گرفته شکی نیست و مقامات ایرانی حق دارند به این موضوع اعتراض کنند اما به طور کلی میتوان درسهای بزرگی از بیانیه ضد ایرانی چینیها گرفت.
اینکه در عرصه بینالملل منافع ملی کشورها بر سایر موارد مقدم است. دشمن و دوست همیشگی وجود ندارد و چنین شعارهایی میتواند کاملا مخرب باشد. پکن بر اساس منافع ملی خود به بیانیهها تن داده است و نباید انتظار داشت منافع ایران را بر منافع ملی خود مقدم بداند. ایران هم باید مانند چین بر اساس منافع باید عمل کند موضوعی که در حال حاضر با اما و اگر همراه است.
از سوی دیگر باید پذیرفت به رغم شعارها، وجود تحریم به هر نحو، دست چینیها را برای همکاری با ایران بسته است. بر خلاف نظر بسیاری از کارشناسان که میگویند چین و روسیه میتوانند جور اروپا و امریکا را بکشند و ما در عمل به غربیها و یا به رفع تحریمها نیازی نداریم؛ اما هرگونه همکاری کامل و اجرایی بهشرط وجود هیچ مانع دیگری باز هم منوط به رفع تحریمهاست؛ بهعبارتدیگر اگر سیاستهای جمهوری اسلامی به سمت برداشتن تحریمها باشد به احتمال زیاد چینیها از این موضوع استقبال کرده و برای سرمایهگذاری به کشور میآیند و در چنین شرایطی به علت گره خوردن منافع ایران و چین راه برای بیانیههای ضد ایرانی ناهموار میشود.